ترانه خانه


Sunday, July 28, 2002

٭ منصور :
روي رفت تنگ بلور ................ پشت سر ستون نور
از گلا پاشه طلا................ مي ريزه عطر صدا
صداي ساعت گل................ صداي يه قل دو قل
صداي زنجره ها ................ عشق بي وقفه ما
بگو پس فر فره چار پر کاغذيم کجاست
چشم کي دوبار دنباله بادبادک ماست
نذار که باد بزنه کله کنه پايين بياد
اوج بادبادک ما رهايي ترانه هاست
ظهر داغ و کوه يخ ................ من و اين گوله نخ
از تو دنباله من ................ سرخي لاله من
نکنه دوباره باز................ بشکنه به سرو ناز
بال باد باک ما ................ پر پرواز صدا ست
بگو پس فر فره چار پر کاغذيم کجاست
چشم کي دوبار دنباله بادبادک ماست
نذار که باد بزنه کله کنه پايين بياد
اوج بادبادک ما رهايي ترانه هاست



٭ مارتيک :
گاهي اين دنيا مثل ما .................با خودش مسئله داره
ميون زمين و آفتاب ..................ابر تيرگي مياره
رنگ دريا بر مي گرده .............از هواي تلخ و تيره
همه چلچله ها رو..................... وحشت خزورن مي گيره
گل من گلايه کم کن .................. تب غصه ابدي نيست
بزار آسمون بباره .................... گريه هم چيز بدي نيست

گم مي شه روي لب گل ............. رنگ آفتابي خنده
پر مي شه زمين غربت ............. از تهاجم پرنده
اما ؛ اما تو مي دوني ................. پشت اين بارون يک ريز
روز خوش رنگي دنياست .......... نوبت بدرود پاييز

گل من گلايه کم کن ................... تب غصه ابدي نيست
بزار آسمون بباره ..................... گريه هم چيز بدي نيست
گل من گلايه کم کن .................. تب غصه ابدي نيست

بزار آسمون بباره .................... گريه هم چيز بدي نيست
ما هنوزم مثل آفتاب ................. شب فروز و سايه سوزيم
روشنايي با دل ماست ............. چه بسوزيم چه نسوزيم
نون و آب اين زمينم ............... اگه خون جگر ماست
غم نخور که قصه ما .............. حرف عاشقاي فرداست

گل من گلايه کم کن ............... تب غصه ابدي نيست
بزار آسمون بباره ................. گريه هم چيز بدي نيست
گل من گلايه کم کن .............. تب غصه ابدي نيست



٭ معين :

اي تو بهانه واسه موندن .......... اي نهايت رسيدن
اي تو خود لحظه بودن ........... تا طلوع صبح خورشيد رو دميدن
اي همه خوبي همه پاکي ........ تو کلام آخر من
اي تو پر از وسسه عشق......... تو شدي تمامي زندگي من
اسم تو هر چي که مي گم......... همه تکرار تو حرفهاي دل من
چشم تو هر جا که مي رم ........ جاري تو چشمهاي منتظر من
....
اي تو بهانه واسه موندن ......... اي نهايت رسيدن
اي تو خود لحظه بودن ........... تا طلوع صبح خورشيد رو دميدن
.....
تو رو لحظه که ديدم .............. به بهانه هام رسيدم
از تو تصويري کشيدم ........... که اون و هيچ جا نديدم
تو رو از نگات شناختم ........... غصه از عشق تو ساختم
تو رو از خودت گرفتم ............ با تو يک خاطره ساختم

اي تو بهانه واسه موندن ........... اي نهايت رسيدن
اي تو خود لحظه بودن ............. تا طلوع صبح خورشيد رو دميدن
اي همه خوبي همه پاکي .......... تو کلام آخر من
اي تو پر از وسسه عشق ........ تو شدي تمامي زندگي من





Home

[Powered by Blogger]